سعید نورمحمدی در گفت وگو با «وقایع اتفاقیه»:
علت رشد احزاب فرد محور، عدم وجود فضای کنش سیاسی است / احزاب به گعده سیاسی برای کسب قدرت تبدیل شده اند / زمانی احزاب گعده سیاسی شوند، راهکاری برای خروج از بحران نخواهند داشت / رد صلاحیت ها موجب توسعه احزاب ذره بینی و فرد محور می شود

روزنامه آنلاین وقایع اتفاقیه: تحزب در ایران آش شله قلم کاری است که از بد روزگار شور است.!! احزاب به علت رد صلاحیت اعضایشان در انتخابات های مختلف عملا فرصت اجرای برنامه هایی مدنظر خود را در اتمسفر سیاسی کشور ندارند. از این رو فارغ از اینکه معدودی از این تشکل ها دولت ساخته اند و در پرغو رشد یافته اند دچار فرد محوری شد و عملا نمی توانند با توجه به مسیر نامناسب پیش رو، در عرصه سیاسی رشد و نمو یابد و اگر نگوییم منحل می شوند باید تاکید کنیم تشکلی که برای هم افزایی و جمع محوری تشکیل می یابد، فرد محور می شود. در ارتباط با مشکلات پیش روی احزاب و توسعه فرهنگ تحزب، «وقایع اتفاقیه» با سعید نورمحمدی، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به گفت و گو پرداخته که در ادامه می خوانید.
*تحزب در ساختار حقوقی کشور پذیرفته نشده است
سعید نورمحمدی عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان درباره ضعف فرهنگ تحزب در کشور گفت: «احزاب با دو مشکل مواجه هستند؛ یکی مشکل ساختاری و حقوقی و دیگری مساله فرهنگی ؛ هرچند در قانون اساسی احزاب به رسمیت شناخته شدهاند و مجوز فعالیت دریافت میکنند اما در عمل نظام حزبی در ساختار سیاسی کشور پذیرفته نشده است». وی افزود: «در این شرایط، عملا احزاب قادر نیستند همانند سایر نظامهای حزبی جهان از نقش تعیینکننده برخوردار باشند؛ دلیل اصلی این مشکل ریشه در قانونگذاری و نگاه کلان سران کشور دارد که تحزب را بهعنوان یک اصل قبول ندارند و نمیپذیرند که چرخش نیروهای سیاسی توسط احزاب اتفاق بیفتد».
*حزب یا گعده سیاسی
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه ضریب نفوذ احزاب در ایران زیر پنج درصد است، توضیح داد: در کشوری که مراجعه مردم به احزاب و ضریب نفوذ احزاب در جامعه زیر پنج درصد باشد، نمیتوان انتظار داشت که حزب نقش مهمی را در نظام سیاسی ایفا کند. مسئله بعدی این است که نیروهای فعال احزاب، متأسفانه نسبت به نقش و جایگاه خودشان توجیه نیستند؛ رفتارهایی که از جانب اعضای احزاب چه اصلاحطلب و چه اصولگرا مشاهده میشود، بیشتر از اینکه نگاه کلان ملی و منافع ملی باشد، با منافع باندی همراه است؛ بنابراین عملا احزاب کشور به گعدههای کسب قدرت تبدیل شدهاند.
*فضای سیاسی آشفته؛ دلیل برچسبزنیها و اَنگهای سیاسی
نورمحمدی در پاسخ به این سوال که چرا احزاب برچسب زنی می کنند گفت: «در بیشتر کشورها برچسبزنی و اَنگهای سیاسی وجود دارد؛ در غرب هم از این موارد بسیار مشاهده میشود، اما باید این موضوع را مدنظر داشت که این برچسبزنیها از سوی احزاب صورت نمیگیرد». وی افزود: «دلیل برچسبزنیهای سیاسی در کشور به این موضوع بازمیگردد که فضای سیاسی کشور آلوده شده است و در طول این سالها که فعالیت سیاسی میکنم، هیچگاه فضای سیاسی کشور را تا این حد، آشفته ندیدهام.»وقتی در یک جامعه پرخاشگر زندگی میکنیم که حتی در هنگام رانندگی این پرخاشگری و تندخویی مشاهده میشود، فضای سیاسی کشور هم، از این خشونت کلامی تأثیر میپذیرد.
*فضای مجازی نباید احزاب را بهدنبال خود بکشاند
عضو ارشد حزب ندای ایرانیان با بیان اینکه احزاب در مدیریت فضای پرخاشگر و آشفته جامعه نتوانستند خوب عمل کنند، عنوان کرد: «زمانیکه فرهنگ تحزب در کشور جای بیفتد، دیگر هر فردی بهراحتی نمیتواند انگ و برچسب بزند. ولی وقتی احزاب کار حرفهای خود را نتوانند انجام دهند، فضای مجازی میداندار میشود و بر احزاب و فضای سیاسی غلبه پیدا میکند و به این خاطر است که در ایران، فضای مجازی نیروهای سیاسی را بهدنبال خود میکشاند». متأسفانه بسیاری از برچسبها و اَنگهایی که در فضای مجازی شایع میشود، توسط افرادی صورت میگیرد که اصلاً عضو هیچ حزب و جناحی نیستند؛ وقتی فضای مجازی به هدایتگر افکار عمومی و احزاب سیاسی تبدیل شود، یک فاجعه بهحساب میآید.
*دلیل عدم موفقیت در فعالیت حزبی از مشروطه تا به امروز
نورمحمدی در پاسخ به این پرسش که چرا احزاب موجود در کشور برای برونرفت از مشکلات جاری توانایی ارائه راهکار علمی ندارند، یادآور شد: «نیروهای حزبی کشور، حرفهای نیستند و بعد از گذشت سالها از مشروطه تا به امروز در انجام کار حرفهای حزبی موفق نبودهایم». وی افزود: «متأسفانه احزاب کشور به وضعیتی دچار شدهاند که احساس میکنند در قبال ارائه راهکار مناسب و انجام اقدامات گروهی و حزبیشان، نتیجه مناسبی دریافت نمی کنند؛ بنابراین ترجیح میدهند برای موفقیت بیشتر، بهجای فعالیتهای حرفهای حزبی با ورود به گعدههای سیاسی به چهرههای سیاسی نزدیک شوند. پس نتیجه آن عدم شکلگیری احزاب قدرتمند است».
*متاسفانه عضویت در احزاب را نقطه ضعف می دانند
به گفته فعال سیاسی اصلاحطلب؛ حتی در انتخابات ریاست جمهوری، غیرحزبی بودن به یک افتخار برای کاندیداها تبدیل شده است. وی تأکید کرد: «احزاب در کشورمان در قبال کار حرفهای؛ پاداش دریافت نمیکنند و حتی فضای سیاسی کشور بهگونهای است که افراد نهتنها وارد احزاب نمیشوند، بلکه عضویت در حزب بهعنوان یک نقطهضعف تلقی میشود.»
*آیا تکثر احزاب مفید است یا مضر؟
نورمحمدی با اشاره به آسیبهای تکثر احزاب در کشور گفت: «در تمامی کشورهای دنیا کمتر از ۱۰ حزب وجود دارند که میتوانند از طرف مردم، مطالبات آنها را نمایندگی کنند، ولی در کشور ما اینچنین نیست. وقتی میگوییم حدود ۲۰۰ حزب در کشور فعال هستند این بدین معنی است که هیچکدام از این احزاب نتوانستهاند مطالبات مردم را نمایندگی کنند».
*حزب مکانی برای سهم خواهی نیست
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان خاطرنشان کرد: «متأسفانه در ایران، احزاب به یک برگ کاغذ تبدیل شدهاند تا با استفاده از آن در جلسات جریانهای سیاسی بتوانند سهمخواهی داشته باشند و فرقی هم بین اصلاحطلب و اصولگرا وجود ندارد».
*با وجود احزاب متکثر، تحزب شوخی ای بیش نیست
نورمحمدی ادامه داد: «زمانی میتوان گفت که احزاب در ایران، جایگاه خود را پیدا کردهاند که واقعاً کمتر از ۱۰ حزب قدرتمند وجود داشته باشند، اما تا زمانیکه تکثر احزاب زه این شکل مشاهده میشود، صحبت کردن از تحزب به شوخی شباهت دارد.»
*یاری نهاد اجرایی به توسعه واقعی تحزب
نورمحمدی در پاسخ به این که سوال که دولت با مجوز به احزاب به تکثر دامن می زند گفت: دولت مقصر نیست؛ زیرا دولت اگر به درخواست تأسیس احزاب جدید رسیدگی نکند، اتهام بزرگتری در کارشکنی از تأسیس نهادهای مدنی متوجه او میشود، تصریح کرد: « اگر مجوز تأسیس احزاب جدید را هم صادر کند، کمکی به توسعه سیاسی نکرده است؛ بنابراین وظیفه دولت نیست که به وضعیت تکثر احزاب رسیدگی داشته باشد، بلکه وظیفه دو جریان غالب سیاسی است که سایر احزاب را قانع کنند که در یکدیگر ادغام شوند تا ذیل دو جریان رایج سیاسی کشور ادامه فعالیت دهند.
*فردمحوری برای احزاب آفت است یا فرصت؟
عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان با اشاره به فردمحوری در احزاب و آفتهای آن بیان کرد: «اساتید علوم سیاسی در کشور بارها گفتهاند که احزاب موجود در ایران حول محور افراد شکل گرفتهاند؛ بهعنوان حزب کارگزاران سازندگی منصوب به مرحوم هاشمیرفسنجانی است و تا زمانیکه فعالیت میکند با این عنوان شناخته میشود یا حزب اعتدال و توسعه، منصوب آقای روحانی است». وی اضافه کرد: « به همین دلیل ممکن است با افزایش محبوبیت یک فرد، جایگاه حزب نزد افکار عمومی ارتقا یابد یا عکس آن اتفاق بیفتد؛ احزاب هم در شرایطی که فعالیت های خود را بی نتیجه می بینند در وضعیت فردمحوری ترجیح میدهند برای کسب قدرت بهجای ارائه برنامه، آویزان افراد شوند».
*استراتژی نامناسبی که به آن تن دادیم
سعید نورمحمدی با بیان اینکه وقتیکه از کل کاندیداهای شناخته شده یک جریان سیاسی در تهران تنها هفت نفر تأیید میشوند، نمیتوان انتظار ارائه برنامه کارآمد داشت، گفت: «اصلاحطلبان در انتخابات گذشته در شرایطی لیست را می بستند که رئیس دولت اصلاحات حداقل ۱۷ نفر از افرادی را که در لیست امید قرار داشتند را نمیشناخت. در این شرایط چطور باید انتظار داشت یک جریان سیاسی موفق عمل کند؟ ضمن این که این مسئله مناسب یک جریان سیاسی کشور نیست که مجبور شود از افرادی حمایت کند که هیچ اطلاعی از سوابق آن فرد در اختیار ندارد.» وی ادامه داد: «متأسفانه فضا به سمتی رفت که جریان اصلاحطلب مجبور شد در انتخابات گذشته مجلس اولویتش این باشد که اگر فرد گمنامِ حمایتشده از سوی جریان اصلاحات وارد مجلس شد به این جریان سیاسی خیانت نکند».
*تاکید بر استفاده از چهره های کاریزما در انتخابات
نورمحمدی با بیان اینکه عموما کاندیداهای ۹۰ درصد احزاب کشورمان تأیید صلاحیت نمیشوند، خاطرنشان کرد: «در این شرایط تنها کاری که یک جریان سیاسی میتواند انجام دهد، استفاده از سرمایه اجتماعی خود؛ یعنی استفاده از افراد مشهور و کاریزماتیک است.»
*رد صلاحیت نمایندگان احزاب و رشد احزاب فرد محور
به این گفته فعال سیاسی اصلاحطلب؛ با توجه به احتمال عدم تایید کاندیداهای شناخته شده احزاب، احتمال اینکه دوباره در انتخابات پیشِ رو فردمحوری ملاک قرار گیرد تا برنامهمحوری، طبیعی ست و تا وقتی احزاب در اتمسفر سیاسی کشور جایگاه نگیرند و تضعیف شوند وضعیت همین خواهد بود
نظر شما :