خلیج فارس، جنگ یا آرامش

روزنامه آنلاین وقایع اتفاقیه: نورالدین اسکندر در المیادین نوشت: بازی بین ایالات متحده و ایران در خلیج فارس، به سرعت در حال اوجگیری است. در این میان، بازیگران منطقه ای هر یک به شکل متفاوتی در این بازی شرکت دارند؛ در حالی که قدرتهای اروپایی نقشها را تقسیم کرده اند و سعی دارند ایران را وادار به تغییر رفتار و پایان دادن به دشمنی 40 ساله با اسرائیل، کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: اقدامات اخیر آمریکا در مورد قرار دادن سیاستمداران عالی رتبه ایران، نظیر محمدجواد ظریف، در لیست تحریم، به نظر، با کارزار ترامپ علیه تهران و اعمال استراتژی «حداکثرِ فشار»، کاملا هماهنگ است.
اما در ساعتهای گذشته، شاهد اتفاقات جدیدی بوده ایم که به نفع ایران است؛ بهویژه آنکه تمام طرفها روی فاکتور زمان حساب باز کردهاند. یکی از این اتفاقات، تنشی است که توسط رسانهها منتشر شده و حکایت از ناخشنودی شدید عربستان از عقب نشینی امارات از ائتلاف این دو در یمن و موضع گیری مخالف ابوظبی در مورد مقابله با تهران و در واقع، بی طرفی در جریان درگیری میان ریاض و تهران است.
این تحول، از این جهت اهمیت زیادی دارد که امارات یک کشور مهم در منطقه محسوب می شود. موضع گیری جدید این کشور، به نوعی به توانایی های دفاعی ایران و قدرت آن برای مقابله منطقه ای، در صورت وقوع مقابله بین ایران، غرب و هم پیمانان آن، اشاره دارد.
اما در مورد تحریمهای آمریکا علیه مسئولان ایرانی که آخرین آنها مربوط به ظریف است؛ نشاندهنده هدف گرفته شدن دیپلماسی ایران است که آمریکاییها بهوضوح اثرگذاری و خطر آن برای سیاستهای خود را درک کرده اند و یکی از ثمرات دیپلماسی قدرتمند ایران را عقب نشینی امارات از ائتلاف جنگی علیه یمن می دانند. علاوه بر اینکه موضعگیری پادشاهی عمان، که نزدیک به موضع ایران و منطق آن در بررسی امنیت خلیج فارس است نیز از نتایج همین دیپلماسی ایرانی در منطقه است.
چه بسا آنچه احساس آمریکاییها در مورد خطر دیپلماسی ایران در مرحله فعلی را تایید می کند، صحبت یکی از مسئولان این دولت در این مورد است که ظریف به اجرای برنامههای مقامات عالیه ایران کمک می کند.
در خصوص موضع اروپا باید گفت که همچنان در حال تبعیت از اراده آمریکاست؛ همانطور که بوریس جانسون، پس از انتخاب بهعنوان نخستوزیری بریتانیا، با فشارهای ترامپ علیه ایران، همراه شد.
اما عقب نشینی امارات، مثال محکمی برای بازی ایران با فاکتوری به نام زمان است؛ چرا که پایداری تهران، در ماههای آینده میتواند منجر به نوسان در تصمیم گیری در اروپا هم شده و آغازی باشد بر اندیشیدن دولتهای غربی به امنیت ملی خود، به دور از سرکشیهای سران آمریکا و بریتانیا. در این شرایط، ممکن است دومینو، به نفع ایران و همراهانش جابهجا شود.
منبع: انتخاب
نظر شما :